هر آنچه که امروز از آن به عنوان «جنگ نرم» سخن رانده می شود ثمره ی آن برای افراد مختلف برداشت های گوناگونی از موضوع نامبرده می باشد. به صورت مشخص پرداختن به موضوع جنگ نرم و درک از وقوع آن، نیازمند رسیدن تمامی افراد به یک اصل مشترک به نام مورد هجوم قرار گرفتن است. مفهومی که وضوح و روشنی آن بر هیچ کس پوشیده نیست مفهوم جنگ است. اما مسئله ای که مهمترین عامل در یک جنگ محسوب می شود، اهداف و دلیل جنگ می باشد. از ابتدای تاریخ بشریت همواره انسان هایی بوده اند که منافع خود، قدرت طلبی، شهوت رانی و شکم بارگی را مقدم بر هرگونه اظهار در مورد حق خواهی و عدالت محوری و به طور خلاصه آن چیز که خداوند متعال برای زندگی کردن برگزیده است، می دانسته و اکنون نیز می دانند. همواره در تمام تاریخ، انسان هایی بوده و هستند که میل پایان ناپذیر قدرت و حکم رانی بر بشریت، باعث عدم پذیرش پیامبران وصالحان گردیده است. تبعیت و پیروی از شیطان حاصلی به جز عدم متابعت و پیروی از دستورات خداوند و در نهایت انکار ذات مقدس باری تعالی به همراه ندارد لذا در هر دوره ی تاریخی جنگ میان حق و باطل نشان دهنده این موضوع و بیانگر نزاع همیشگی بین این دو گروه بوده است. در هر دوره ی تاریخی جنگ نامبرده متناسب با خصوصیات زمان بوده و همواره در حال تغییر و پیچیده شدن می باشد. اما در عصر حاضر که عصر زندگی صنعتی و ماشینی می باشد تکامل یافته ترین جنگ میان حقیقت اسلام و گفتمان اسلامی است که انقلاب اسلامی ایران و ثمره ی تلاش تمام پیامبران و صالحان بر روی زمین طلایه دار و پرچم دار آن می باشد در مقابل آن گفتمانیست که طلایه دار گمراهی و پوچی مردمان برای نیل به اهداف استعمارگرانه و سواری کردن بر جهل و گمراهی انسان ها در عمق توجهات به لذات دنیایی و شهوت پرستی می باشد. توجه به ابعاد مادی انسانی و زیبا جلوه کردن شهوت رانی از مهمترین فعالیت های جبهه ی شیطانی در جنگیست که امروز از آن به عنوان جنگ نرم سخن می رانیم. دامنه ی فعالیت های جبهه ی مقابل از فیلم های متعدد ضد اسلامی گرفته تا هزاران شبکه و سایت که هرروزه به صورت متحد در حال جنگیدن با حقیقت اسلام می باشند در راستای اهداف و مقاصد ضد انسانی جبهه ایست که امروز با عوض کردن نقاب و تغییر شکل اما حفظ همان اصالت های سکولار خود می باشد، لذا از زمانی که دین محصور و جدا افتاده از زندگی بشری قرار گرفت و از آنجایی که انسان توان ارائه ی برنامه برای زندگی خود را ندارد در هر دوران و زمانی اساس نظریه های انسان محور با بن بست و شکست روبه رو گردیده است نظیر آنچه که در شوروی نظاره گر آن بودیم. اما اساس آنچه که از طرف خالق انسان به عنوان برنامه ی زندگی وی به عنوان مبنا قرار میگیرد توجه به هر دو بعد جسمی و روحی در زندگی بشری است. جنگی که امروز دچار آن شده ایم سربازانی را هرروزه از میان ما به خدمت می گیرد که در اثر تبلیغات آنچه که در بعد جسمانی ملموس می باشد شیفته و فریفته ی آن می گردند. سربازان نامبرده از هر قشر و گروهی می باشند خواه استاد دانشگاه یا معلم یا دانش آموز یا وزیر یا وکیل یا هر شخص حقیقی یا حقوقی دیگری می تواند باشد. اما در مقابل این صف منظم و حساب شده ما نیازمند یک جبهه ی منظم و دقیق می باشیم که تا کنون تصویر مشخصی از آن جلوه گر نشده است. شاید برخی از نهاد های دولتی ما در خواب فرورفته باشند و در خود توانایی سازماندهی افراد خودی را نداشته باشند لکن اهداف و اساس اسلام می تواند نظم دهنده ی به جبهه ی خودی باشد. امروز نیاز به اجتماع حول یک متفکر اسلامی در هر نهاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی می تواند یکی از عامل های پیروزی قرار گیرد. این در صورتی است که رصد حرکات دشمن و استفاده از نقاط ضعف آنان برای ضربه زدن و بیداری انسان ها در سراسر جهان از ابتدایی ترین وظایف افسران جنگ نرم می باشد. اما مهمترین سوال این است که چه باید کرد؟

در مهمترین گام می باید فهم درست از اهداف و روش های جبهه معارض داشت. جبهه معارض علیرغم به روز بودن و هجمات پی در پی روزانه در فضای رسانه ای، هدف بلند مدت دارد و با یک رویکرد بردبارانه و در عین حال فعال و به روز، مسائل زیر را دنبال می کند: شکستن حرمت ها، به چالش کشیدن الگوی ذهنی جامعه انقلابی، ریزش تدریجی مخاطبین مردد، فرسایش تدریجی نیرو های خودی، با چنین مفروضی لازم نیست در برابر هر بحران رسانه ای، دستپاچه و شتابزده و دچار روز مرگی شد بلکه باید آن را به صورت حلقه ای از یک جریان دید و راهبردی برای به شکست کشاندن آن جریان و استراتژی بلند مدت معارضان داشت. جبهه ی معارض از گسل های جبهه ی خودی بیشترین استفاده را کرده و قصد فتح همه ی خاکریز های فرهنگی، رسانه ای، هنری داخل نظام به نفع خود را دارد. بسیاری از خاکریز های مدیریت فرهنگی نظام یا در خدمت جبهه معارض است یا از اقدام علیه آن منصرف است. لذا دغدغه مندی در جبهه خودی برای تشکیل یک جبهه متحد بسیار دیده می شود.