اطلاعیه

اخلاق

اخلاق:

مقام معظم رهبری در تاریخ 1/9/91 در دیدار با جمعى از بسيجيان و فعالان طرح شجره‌ى طيبه‌ى «صالحين» سخنرانی فرمودند که در این نوشتار قصد بر این است تا به صورت خلاصه توصیه های حکیمانه رهبر انقلاب را به اقشار بسیج بیان کنیم. خب شاید سوال شود که این سخنان با بسیجیان است و به تشکل جامعه اسلامی دانشجویان ربطی ندارد؟ ولی در جواب باید گفت که یکی از افتخارات بزرگ اعضای این تشکل، بسیجی بودن و داشتن روحیه بسیجی است و تمام بسیجیان جهان در قبال این فرمایشات رهبر انقلاب مسئول هستند و نباید در این موضوع دایره تعریف بسیجی را فقط در اعضای بسیج دانشجویی و کارمندی و اساتید و ... محدود کرد.

این نوشته بخشی از سخنان معظم له را شامل می شود که به نظر حقیر بیشتر بوی اخلاق از آن استشمام می شود، پس بر آن شدیم تا به صورت تیتر وار و خلاصه توصیه های ولی فقیه خود را به خودمان گوشزد کنیم و در کار آن را آویزه گوش قرار دهیم.

قابل توجه است که تمامی سخنان زیر از فرمایشات مقام معظم رهبری در این دیدار می باشد.

1- اخلاص:

« يك نكته اين است كه در دوران دفاع مقدس، آنچه كه در حركت بسيج ديده ميشد، در عيار خلوص، داراى عيار بالائى بود، كه اين را بايد امروز هم ما تأمين كنيم در حركت بسيج. »

« عيار روحيه‌ى بسيجى در مجموعه‌ى بسيج، از جمله در اين مجموعه‌هاى «صالحين»، كه شما تصدى آنها را بر عهده گرفته‌ايد و آنها را مديريت ميكنيد، بايد بالا برود؛ خلوص را بايد تضمين كنيم و در مجموعه‌ى كارها تضمين كنيد. اين يك قدرى سخت است. يك علت اينكه جهاد در ميدان مقابله‌ى با نفس و مسائل معنوى، «اكبر» ناميده شده است، همين سخت‌تر بودن كار است

2- مراقبت از خود:

 « از خودمان مراقبت كنيم در درجه‌ى اول و از محيط بسيج مراقبت بكنيم در درجه‌ى بعد؛ اين كارِ يكايك آحاد بسيج است.»

3- آفات مهلک:

« يك نكته‌ى ديگر اين است كه از آفتها نسبت به خودمان پرهيز كنيم. آفتِ غرور، آفتِ تظاهر و رياكارى؛ اين آفات، آفات مهلكى است.»

4- منشا اثر:

« اگر چنانچه موفقيتى به دست مى‌آوريم، خدا را شاكر باشيم، از خدا بدانيم، براى ادامه‌ى آن از خدا كمك بخواهيم؛ اين هم يك مسئله‌ى اساسى است كه دچار غرور نشويم، دچار اعتماد به نفس زيادى نشويم، از خودمان ندانيم، توكل به خداى متعال بكنيم. حقيقت قضيه هم همين است؛ حول و قوه‌اى جز آنچه كه در اختيار خالق ذوالجلال است، وجود ندارد؛ كار اوست؛ توفيق ما، انتخاب ما، توانائى‌هاى ما، شوق ما، ايمان و عشقى كه در دل ما هست، همه صنع دست پروردگار است. اين را بدانيم، شاكر باشيم و تزايد او را از خداى متعال طلب كنيم. اين هم يك مسئله است.»

5- سطحی نگری:

« آنچه كه ضرر ميزند، ضربه ميزند، سطحى‌نگرى در اعتقاد و در فهم و در گزينش منطق و مبناست. سطحى‌نگرى ضربه ميزند؛ مثل يك سر بارى كه بر روى يك مجموعه‌ى بارى گذاشته باشند، يك باد شديد، يك تكان شديد، او را مى‌اندازد. عمق بايد داد، ريشه بايد داد اعتقادات را »

« اصل تشكيل مجموعه‌هاى «صالحين»، بر اساس همين ديد به وجود آمد كه از لحاظ معنوى، از لحاظ تربيتى، از لحاظ تعليمى، عمق بخشيده بشود به فكر و به روحيه‌ى جوانان بسيجى ما در بخشهاى مختلف.»

6- راهکار تقویت:

الف) خالص‌تر كردن عناصر بسيجى

ب) معنوى‌تر كردن عناصر بسيجى

ج) توسعه‌ى فعاليتهاى بسيجى به همه‌ى مناطق زندگى

« بنابراين تقويت بسيج، هرچه خالص‌تر كردن و معنوى‌تر كردن عناصر بسيجى، توسعه‌ى فعاليتهاى بسيجى به همه‌ى مناطق زندگى، جزو كارهاى اساسى است كه مجموعه‌ى دست‌اندركاران بسيج و مرتبطين با آن و فعالان در آن بايد دنبال كنند.»

« از خود شروع كردن هم كه دستور اسلام به ماهاست؛ همه‌ى ما در همه‌ى سطوح بايد اول از خودمان شروع كنيم. «من نصب نفسه للنّاس اماما فليبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره» [1]. در همه‌ى سطوح همين جور است. از خودمان بايد شروع كنيم؛ اين را ما در بسيج جا بيندازيم.»

6- پیچیدگی میدان امروز:

« ميدانِ امروز، ميدان پيچيده‌ترى است. رفتن در عرصه‌ى جنگ و قتال و مبارزه كردن و مسئوليت به عهده گرفتن، بعد هم به شهادت رسيدن يا جانباز شدن، يا به سلامت برگشتن، حضور در آن ميدانْ كار خطرناكى است، اما پيچيدگى ندارد. حضور در ميدانِ امروز در مقابله‌ى با توطئه‌ى دشمن، حمله‌ى دشمن، و صف‌آرائى اين دو صف و دو جبهه‌ى برجسته پيچيدگى‌هائى دارد؛ ممكن است آن خطرات نقدِ آن روز، امروز نباشد، لكن پيچيدگى‌هاى بيشترى دارد. امتياز آن صحنه اين بود كه كسى كه ميرفت، خلوص واضحى از خود نشان ميداد. ورود در آن ميدان، ورود در ميدان مرگ و زندگى بود؛ شوخى نبود: هم شهامت لازم داشت، هم فداكارى لازم داشت، هم ايمان لازم داشت، هم توكل به خدا لازم داشت، و ميرفتند شهيد ميشدند. امروز در ميدانهاى مختلف، همان ايمان، همان شهامت لازم است، اما بدون اين عناصر هم ممكن است كسانى در كسوت بسيجى ظاهر بشوند؛ اين را بايست مراقبت بكنيد.»

7- تفاوت جنگ نرم با جنگ نظامی در بعد اخلاقی:

« در جنگ با دشمن - جنگ نظامى - انسان راحت ميتواند آن ميزان خلوص خود را و ميزان خلوص ديگران را اندازه‌گيرى بكند؛ راحت‌تر ميشود اندازه‌گيرى كرد، اينجا نه؛ اينجا، هم خود انسان دچار اشتباه ميشود، هم ديگران در شناخت انسان دچار اشتباه ميشوند.»

والسلام

یا زهرا سلام الله علیها



[1] نهج البلاغه، حكمت 71

محسن اصلی پور - دبیر سابق جاد بوعلی سینا و عضو هیات نظارت

محرم

لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد

ای مهربانتر از پدر و مادرم حسین

اشك با ارزش

اگر اشكي كه ما براي او مي ريزيم، درمسير هماهنگي روح ما باشد، پرواز كوچكي است كه روح ما با روح حسيني مي كند. اگر ذره اي از همت او، ذره اي از غيرت او، ذره‌اي از حريت او، ذره اي از ايمان او، ذره اي از تقواي او، ذره اي از توحيد او در ما بتابد و چنين اشكي از چشم ما جاري شود، آن اشك بي نهايت قيمت دارد. اگر گفتند: به اندازه بال مگس هم باشد يك دنيا ارزش دارد، باور كنيد!! اما نه اشكي كه براي كشته شدن حسين (عليه‌السلام) باشد، بلكه اشكي براي عظمت حسين (عليه‌السلام) باشد، براي شخصيت حسين (عليه‌السلام) باشد.اشكي كه نشانه اي از هماهنگي با حسين بن علي (عليه‌السلام) و پيروي كردن از او باشد، بله، يك بال مگسش هم يك دنيا ارزش دارد. "نقل از توقف ممنوع"

سطح جنگ

چند روز پیش نوشته‏ای در پایگاه اطلاع‏رسانی آقای هاشمی رفسنجانی منتشر شده بود، که در آن از آقای هاشمی به عنوان فردی فراجناحی یاد شده ‏بود و ایشان را کسی نامیده بود که هر جناحی از کشور را که دارای ضعف (موقتی) ببیند، از آن حمایت می‏کند.دلیلش هم این بود که با آوردن خاطره‏ای از امام (ره)، ایشان را مخالف تک حزبی بودن و قدرت یافتن بسیار زیاد یک حزب خوانده بود(که البته این عقیده‏ی امام را ما نیز قبول داریم).و به نظر می‏رسد که به پشتوانه‏ی همین تفکر فراجناحی رئیس تشخیص مصلحت، آقای هاشمی طرح وحدت ملی را مطرح کردند.
درباره‏ی این طرح باید گفت که طرح وحدت ملی با شبهات سنگینی مواجه است و طراحان باید پاسخگوی آن‏ها باشند.
یکی از آن شبهات این است که طرح وحدت ملی، در ریشه چند حزبی بودن و فواید را نفی می‏کند.چرا که بر فرض تشکیل شدن و اجرای این طرح، یک گروه قدرتمندتر از دیگر گروه ها خواهد بود که این خودبه‏خود بر روی نقدها از بیرون تاثیر منفی خواهد داشت.چراکه اگر همه‏ی گروه‏ها در این طرح شرکت کنند، دیگر کدام گروه است که بتواند قوی و از بیرون این طرح و این گروه و کارهایشان را نقد کند؟
شبهه‏ بعدی اینست که بالاخره کسانی هستند که بر خود آقای هاشمی نقدهای جدی داشته باشند وحاضر نباشند که زیر پرچم همچین تفکری بروند، جایگاه آنان در این طرحی که آقای هاشمی مغز متفکر آن است، کجاست؟آیا آنان جء طرح وحدت ملی نیستند ولی جزء ملت ایران اند؟اگر جواب مثبت است، پس باید اسم طرح را عوض کرد!
شبهه‏ی دیگر آنکه آیا لازم نیست برای طرح اساسنامه‏ای نوشت؟ چرا که اگر در اعضای این طرح اختلافات عمیق -نه از سر نفس، که از سر تفاوت تشخیص- ایجاد شد، آنگاه حرف آخر را چه کسی ویا چه قانونی در این طرح می‏زند؟ نمی‏توان گفت رهبر، چون رهبرمعظم انقلاب در خیلی از کارها دخالت نمی‏کنند و وارد نمی‏شوند.
سوال بعد آن که کسانی که نظام و اصول متقنش را قبول دارند،وحدت دارند و اختلاف در سلایق که بسیار خوب است؛ وقتی قرار است که مخالفان اصل نظام در این طرح نباشند، چه نیازی به تشکیل این طرح است؟
اینها قسمتی از سوالاتی بود که خلاهای این طرح را بیان می‏کند و به نظر می‏رسد این طرح، آنطور که باید پخته نیست و اگر به مرحله‏ی اجرا دربیاید، منافعش به ضرراتش یک به صد هم نخواهد بود.
و اما در مورد اینکه ایشان شخصیتی فراجناحی خوانده شده اند، این نکته قابل ذکر است که اگر شخصیت فراجناحی به این معنی است که چنین شخصیتی حرفی را که هر دوگروه قبول دارند بزنند، این را در آقای هاشمی ندیده‏ایم.نشان به آن نشان که افراد زیادی به ایشان نقد دارند.ولی اگر به این معناست که در موقع ضعف هر گروه، از آن گروه حمایت کند و حرف آن گروه را بزند،این در آقای هاشمی هست و همین رفتار باعث شده که حرف‏های ایشان در طول زمان نوساناتی داشته باشد.این بدان معناست که سخنان ایشان در سلیقه‏ها و حتی گاهی در اصول معیار نباشد، ولی کسی هستند که هر دوطرف را در مواقع ضعف قدرتمند می‏کنند.
با قبول این، باید گفت که از کسانی که امام را دیده‏اند انتظار است که معیار باشند و همواره راه امام را حتی در سلیقه ها بیان کنند.چراکه عده‏ای با سلیقه بدشان به اصول ضربه وارد می‏کنند و ایشان باید مانع اینکار بشوند.
اگر کسی بتواند درک کند که سطح جنگ ما با دشمن چقدر است، می‏فهمد که به چه علت روی دوش آقا چفیه است؛ آنگاه معیار می‏شود نه چیز دیگری! و از چنین کسی که درک کند که جنگ در چه سطحی انجام می‏شود و معیار نشود، بزرگترین پرسش‏ها و انتقادات را داریم؛ مخصوصا اگر آن شخص یار امام (ره) بوده باشد!

                                                                                                  واحد سیاسی جاد

اطلاعیه

بیانیه

" بیانیه چهار تشکل بزرگ دانشجویی استان همدان در رابطه با طرح سوال از رئیس جمهور توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی"

بسم رب الشهدا و الصدیقین

پس از رهنمود های کاربردی و تاکیدهای فراوان رهبر معظم انقلاب در استان خراسان شمالی مبنی بر نیاز کشور به آرامش در شرایط کنونی شاهد برخی رفتارهای ناسنجیده از سوی مسئولان بودیم. البته با مسامحه‏ی تمام کلمه ناسنجیده را به کار بردیم تا دایره انقلاب بزرگ باشد و آقایان را از دایره نظام بیرون نکنیم، چنانچه خودشان این کار را نکنند. چرا که این بخشندگی علوی را از علی زمان فرا گرفتیم. مسئولان و مدیران با دخیل کردن حب‌النفس در اعمالشان یا بر اثر بی‌بصیرتی از شرایط کنونی کشور و جهان در نامه‌هایی علنی خطاب به هم به قصد فرافکنی، توصیه‌های ولی‌فقیه را نادیده گرفتند تا آنجا که رهبر معظم انقلاب را مجبور کردند در دیدار دانشجویان و دانش‌آموزان به صورت کاملا شفاف هشدار‌هایی را به این افراد بدهند.

قابل ذکر است که هدف ایشان در بیاناتشان فقط نصیحت نبود و از کلمه هشدار استفاده کردند. همچنین ایشان فرمودند: هر کسی احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد،  قطعا به کشور خیانت کرده است .

مسئولین دولت و نمایندگان مجلس شاید توجه نکرده‌اند که رهبر معظم کلمه "هرکس" و همچنین "قطعا" را به کار برده‌اند. در شرایط حساس کشور که به گفته مقام معظم رهبری در حال گذر از پیچ بزرگ تاریخی هستیم، طرح‌ها و عمل‌های بحث برانگیز و اختلاف انگیز به صلاح کشور نمی‌باشد.

مقام معظم رهبری در سفرشان به خراسان شمالی فرمودند: گاهی یک حرف، گاهی یک عمل ناسنجیده، گاهی یک اقدام نابجا موجب تلاطم در محیط سیاسی می‌شود، باید خیلی مراقب باشند. همچنین ایشان فرمودند: همت همه مسئولین این باشد که آرامش سیاسی کشور را حفظ کنند نگذارند فضای سیاسی کشور جنجالی و متلاطم شود سفارش ما بیشتر به مسئولین است. اعمالی چون سوال از رئیس جمهور که حق قانونی مجلس شورای اسلامی است در شرایط کنونی اصلا به صلاح نمی‌باشد چرا که آرامش کشور آنقدر مسئله مهمی است که تمامی افراد و مسئولان حتی باید به قیمت هزینه کردن نان و نام و جانشان از وارد شدن خدشه به آن جلوگیری کنند، چه رسد به صرف نظر از حق قانونی خود. آیا کسانی که در مجلس از طرح سوال از رئیس‌جمهور حمایت کرده‌اند به تبعات آن اندیشیده اند؟ مسئولان چه مجلس‌نشینان و چه دولت‌مردان، تا جایی محترمند که اختلافاتشان موجب برهم‌‌زدن آرامش کشور نباشد. با وجود ارتباط مداوم وزیران با مجلس آیا زمینه مناسبی برای تبادل تفکرات مصلحانه وجود نداشت، که چنین خوراک تبلیغاتی برای استکبار می‌آفرینند؟ شاید آقایان این سخن امامشان را نشنیده‌اند که فرمود: اگر حرف حقی دارید ولی بیان آن حرف به نفع دشمن و بازی در زمین دشمن است، آن حرف را نزنید .

آیا بعضی آقایان دولتی و مجلسی به این بصیرت نرسیده‌اند که اگر گاهی باید حسین‌گونه علم‌ قیام را برافراشت گاهی هم  نیاز است که علی‌وار مهر سکوت بر لب نهاد؟ (همچنان که وضع کنونی نیازمند ثبات است). آیا نمی‌دانند که با اینکار پتانسیل ناآرامی افزایش می‌یابد؟ خطاب دیگر به نمایندگان امضا کننده این طرح از جمله نمایندگان استان همدان، که بی بصیرتی از سوی شما به عنوان نمایندگان مردم پذیرفتنی نمی باشد و این عمل شما منافی با شعار هاییست که برای جلب اعتماد مردم به کار می بردید. نتیجه‌ی این اقدامات بدبینی مردم نسبت به مسئولان است که قطعا رهبر معظم(حفظه ا...) آن را تایید نمی‌کنند.

رهبری معظم در سفرشان به خراسان بر ضرورت همدلی و همزبانی مسئولان تاکید کردند، مسئولان بدانند که ما به گفتمان آنها که پیروی از ولایت‌فقیه است، رای دادیم و رای ما تا جایی پشتیبان آن‌هاست که عملشان از گفتمانشان فاصله نگیرد. برای آقایان این حدیث را یادآوری می‌کنیم که : رستگار نشدند مردمی که از اطراف رهبرشان پراکنده شدند.

در این پیچ بزرگ تاریخی گوش ما جز حرف‌های متقن و مشترک از سوی قوای سه گانه را نباید بشنود، در جواب آقای لاریجانی که ایشان می‌گوید: دستوری از طرف مقام معظم رهبری برای کنار گذاشتن سوال از رئیس‌جمهور به ما نرسیده است، همین حدیث بس: العاقل یکفی با لاشاره (یک اشاره برای فرد عاقل کفایت میکند). صد البته که ما از طرح استیضاح نمایندگان از هیات‌رئیسه ‌مجلس در این زمان حمایت نمی‌کنیم چرا که رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در تاریخ 19/7/1391 فرمودند: زیربنایی که ما در آن‌ها برجسته و ممتاز هستیم، در درجه اول عبارت است از ثبات سیاسی کشور. اما مسئولان دولت و مجلس دیر یا زود باید به خداوند و مردم در مورد عملکردشان توضیح دهند.

آقایان احمدی‌نژاد و لاریجانی که در تایید فرمایشات رهبری در تاریخ 10/8/1391 به ایشان نامه نوشتند؛ داستان کربلا را که خیلی‌ها نامه نوشتند و عمل نکردند، بخوانند. نمایندگان مجلس و مسئولین دولتی بدانند که خواست نخبگان و مردم، صبر و علنی نکردن اختلافات است، پرواضح است که مشکلات با همدلی و همزبانی رفع خواهد شد.

ما دانشجویان در پایان به رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای (حفظه ا...) اعلام می‌نماییم که گوش‌های ما به فرامین شما و چشم‌هایمان دوخته به اشارتی از شماست. سکوت می‌کنیم اگر بخواهید ، و عمل می‌کنیم اگر اشاره کنید. تا پای جانمان از  انقلاب حمایت خواهیم کرد.

اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا

- جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا

- بسیج دانشجویی دانشگاه بوعلی سینا

- جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ملایر

 - بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی همدان

13 آبان مبارکباد

بسم الله الشهدا و الصدیقین


اگر ذهن تاریخی ملت ایران و در تقویم را جستوجو کنیم و به روز 13 آبان که برسیم، خواهیم‏ دید این روز به دو نام نامگذاری شده است:1-روز مبارزه با استکبار2-روز دانش آموز
این روز در تاریخ انقلاب و تاریخ معاصر حاوی سه رویداد مهم است که موجب نامگذاری به این اسامی شده است.

اولا تبعید حضرت امام(ره)به ترکیه.حضرت امام رحمه‏الله در 4 آبان 1343 به خاطر تصویب قانون کاپیتولاسیون طی یک سخنرانی پر شور در قم اعتراض خود را به گوش مردم و مسئولان رژیم ستمشاهی رساند.قانون کاپیتولاسیون یا مصونیت قضایی اتباع یک کشور ابتدا در دوره‏ی قاجاریه و در عهدنامه ترکمانچای توسط روسیه به تصویب مسئولان دوره‏ی قاجار رسیده بود.اما کمی بعد ملغا اعلام شد و حدود سه دهه‏ی پس‏از‏آن در دوره‏ی سلطنت محمدرضاشاه، این دفعه آمریکایی‏ها با نفوذ خود در سیستم سیاسی فاسد آن زمان توانستند این قانون را به تصویب مجلس آن زمان برسانند و در عین ناباوری شاهی که خود را شیعه هم می‏دانست از آن حمایت کرد.امام در سخنرانی خود در همان 4 آبان 43 فرمود:

...(مصوبان تصویب این قانون)ملت ایران را از سگ‏های آمریکایی پست‏تر کردند.
دومین اتفاقی که موجب شد 13 آبان در حافظه‏ی تاریخی ملت جاودانه شود، کشتار دانش آموزان در سال 57 بود.با گسترش اعتراضات مردمی نسبت به وضع موجود، دانش آموزان در تهران مدارس را به تعطیلی کشاندند و با حرکت به سمت دانشگاه تهران قصد داشتند این آیه را علا تلاوت کنند که: قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی...
اما کمی به اذان ظهر باقی مانده بود که ماموران رژیم ظلم باتیراندازی سوی مردمی که به اخطار رژیم گوش نکرده بود، 56 دانش آموز را شهید کرد و صدها دانش آموز را نیز زخمی کرد.علی‏اکبران این انقلاب با خون خود نهال دین را در این انقلاب جاودانه ساختند، چنانچه امام خمینی رحمه‏الله هم فرموده بود: خون شما به پای نهال دینتان فرو می‏رود و همراه دینتان بالا می‏آیید که ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا... .

سومین حادثه ی تاریخی که به گمان نخبگان مهمتر از دو حادثه قبلی است تسخیرلانه‏ی جاسوسی است.دانش آموزانی که در سال 42 خردسالانی بودند که زمزمه‏های انقلاب را می‏شنیدند، در سال 58 به جوانان و دانشجویانی غیور تبدیل شده بودند.
پس از پیروزی انقلاب دانشجویان دانشگاه‏های تهران در اقدامی خودجوش و هماهنگ با تجمع در مقابل سفارت آمریکا در تهران شروع به اعتراض کردند، پس از مدتی دانشجویان از دیوارهای لانه‏شیطان بالا رفتند و با تسخیر سفارت اسنادی را یافتند که مسئولین سفارت در حال نابودی آن اسناد بودند. آن اسناد بر همه‏ی ما حقیقت این جمله را مشخص کرد:
آمریکا تنها کشوری است که در آن کودتا نمی شود، چرا که در کشور آمریکا سفارت آمریکا وجود ندارد.
امام خمینی(ره)نیز این حرکت خودجوش را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند و مردم نیز با قدردانی از این حرکت دانشجویان کمی بعد در مقابل سفارت آمریکا تجمع کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای(دامت برکاته: در آستانه 13 آبان سال 90:
سیزده آبان نشاندهنده‏ی معجزه توکل به قدرت الهی و ایستادگی همراه با بصیرت در راه رسیدن به اهداف بالا است.

تبریک ولادت

احسان خانواده تان از قدیم بود

آن قدر روی بام شما یاکریم بود

راه تو را نیاز به خدمت گذار نیست

پرده نگاه دار سرایت نسیم بود

ای آن که چوب دستی بازیِ کودکیت

مثل عصای معجزه های کلیم بود

بیراهه بود راه، بدون هدایتت

تنها صراط نور شما مستقیم بود

نام تو جلوه ای ست از اسماء پنج تن

هم گشته ای امام علی، هم ابالحسن

وقتش شده که باز به سجاده رو کنی

وقتش رسیده با خودتان گفت و گو کنید

وقتش رسیده است که در چنته ی قنوت

کار شفاعت همه را باز رو کنید

باید حصیر ساده ی بی آبروی را

جا زیر پای داده و با آبرو کنید

گیرم که آبِ سَرد نیاورد خادمت

باید به آب گرم بهشتی وضو کنید

باید که باز زخم و جراحات شیعه را

با دست مرحمت گر مرهم، رفو کنید

امشب دوباره سمت خدا ساده می روید

از جاده ی حصیریه سجاده می روید

طلوع ستاره‏ی تابناک ولایت، خورشید عدالت، فرزند ایمان، مهبط انوار رحمان،
مفسر بزرگ آیه‏های قرآن، حضرت امام علی النقی(ع) تهنیت باد.

اطلاعیه

 
 
  
 
اطلاعیه
به همت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا دفتر دانشکده ای واحد تویسرکان افتتاح گردید.
واحد تشکیلات جاد بوعلی سینا آقای حمیدرضا خدا جو را به عنوان دبیر این دفتر به مسئولین این دانشکده معرفی نمود.
از خداوند متعال توفیقات روزافزون اعضای جاد دفتر تویسرکان را خواستاریم
جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا

دعای کمیل

 

مسئولیت پذیری

تحلیلی از بعضی نکات صحبت های امام خامنه ای در دیدار مردم استان خراسان شمالی:
رهبر معظم انقلاب:"مسئولان باید مسئولیت پذیری داشته باشند و تقصیرها را گردن هم نیاندازند، مسئولیتهای خود را در قانون اساسی بشناسند و با هم همدلی و همزبانی داشته باشند."

کسانی که از اوضاع درون نظام مخصوصا در یک ماه گذشته با خبر بوده اند، حتما می دانند که مخاطبان اصلی این سخن مسئولین قوه مجریه و قوه ی مقننه و همچنین معاونان و وزیران و نمایندگان مجلس اند.البته مخاطبان عام آن مدیران میانی هم می توانند باشند اما آن هنگام که رهبر معظم انقلاب می فرمایند که" مسئولان مسئولیت های خود را در قانون اساسی بشناسند"، مشخص می شود که روی سخن با چه کسانی است.
اما سوالی که اینجا ذهن های خوشبین را می آزارد آنست که چرا رهبر انقلاب اکنون مجددا از مسئولیت پذیری و رجوع به قانون اساسی در جمع و عموم مردم سخن می گوید؟ آن هم در حالی که هفت سال از ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و حدود پنج سال از ریاست مجلس آقای لاریجانی می گذرد.آیا مسئولان تاکنون مسئولیت های خود را نمی شناختند؟علت تکرار چندباره ی مسئولیت پذیری در چند سال گذشته آنست که بعضی از مدیران رده بالا به این حرف رهبری بی توجه بوده اند. چرا که در صورت عمل به حرف های حضرت آقا، ایشان باید تشکر می کردند نه انتقاد! رهبر نیز قبلا -مثلا در قضایای فتنه ی 88-گفته اند که وقتی ما یک حرف را در جمع می زنیم اینطور نبوده یک دفعه بیائیم و در جمع آن حرف را بزنیم، قبلش پیغام خصوصی، دیدار خصوصی اگر نتیجه نداد مجبور می شویم در جمع بزنیم.آیا از این سخنان نمی توان نتیجه گرفت که آن مدیران اصلی به نصیحت ها خصوصی حضرت آقا هم بی توجه بوده اند؟
و بعد آنکه چه عاملی سبب شده است که این خطا صورت پذیرد و به سخنان رهبر بی توجه باشند؟آنها کسانی هستند که سال ها بر مسند قدرت تکیه زده اند و از کار سیاست و صلاح نظام اطلاع کافی دارند.ان شالله که حب النفس-این بیماری همیشگی تاریخ-جواب این سوال نباشد.
وقتی آقا از کلمه ی تقصیر استفاده می کنند، یعنی مقصری یا مقصرانی وجود دارد.اما اکنون وقت شناساندن مقصران به مردم نیست.اکنون نباید برای مسئولان فشار روانی ایجاد کرد تا بهانه ای برای عدم اصلاح کارها داشته باشند، برای شناساندن مقصر وقت زیاد است.
همه ی مردم می دانند که معصوم چهارده نفرند.گفتن عبارت"ببخشید، من در این مورد اشتباه کردم" از سوی مقصرها نه تنها ننگ نیست و واجب اخلاقی است بلکه محبوبیت آور هم است و نظام را مستحکم تر می کند؛ آیا مسئولان به این درک نرسیده اند یا آنکه حب الدنیا دارند یا دلیل دیگری برای نگفتن این جمله وجود دارد؟
نکته بعد ضرورت همدلی و همزبانی در کارها است.همدلی که آری اما چرا همزبانی؟علت آنکه نباید خوراک تبلیغاتی برای دشمن ایجاد کرد وبهانه دست دشمن داد.همزبانی، همدلی و همکاری را افزایش می دهد.
یاعلی علیه السلام

واحد سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا

سلام ورودی(ستاد استقبال از دانشجویان ورودی 91)

شهریور ماه ۹۱

برای دیدن عکس ها روی ادامه مطلب کلیک نمایید.

ادامه نوشته

اطلاعیه

شهید گمنام

(و گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند ، بلکه زنده اند و نزد پرودگارشان روزی می خورند. )

قبل از اذان صبح برگشت پیکر شهید هم روی دوشش بود.

بعد از نماز بود ، با ساک وسایل جلوی مسجد ایستاده بودیم با چند نفر از رفقا ، پیرمردی جلو آمد . او را میشناختم ، پدر شهید بود . همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاع آورده بود سلام کردیم وجواب داد . همه ساکت بودند انگار میخواهد چیزی بگوید . لحظاتی بعد سکوتش را شکست . آقا ابراهیم ممنونم زحمت کشیدی اما پسرم ،، پیرمرد مکثی کرد و گفت : پسرم از دست شما ناراحت است .

لبخند از چهره ی همیشه خندان ابراهیم رفت . چشمانش گرد شده بود از تعجب .

بغض گلوی پیرمد  را گرفته بود، چشمانش خیس از اشک بود . صدایش هم لرزان و خسته : دیشب پسرم را در خواب دیدم .     میگفت : در مدتی که ما گمنام و بی نشان بر خاک جبه افتاده بودیم ، هر شب مادر سادات حضرت زهرا (س) به ما سر میزد

اما حالا دیگر چنین خبری برای ما نیست میگویند : شهدای گمنام مهمانان ویزه ی حضرت زهرا (س) هستند . پیرمرد دیگر ادامه نداد . میتوانستم فکرش را بخوانم ابراهیم گمشده اش را پیدا کرده بود، گمنامی

یادش بخیر انگار همین دیروز بود . همان سال که خدا به ما عنایتی ویژه کرد. آری روز شهادت حضرت زهرا (س) بود. دو شهید گمنام ، همان ها که مهمانان ویژ ه ی سید ه ی نساء عالمیان اند مهمانان دانشگاه بوعلی سینا شدند . در نزدیکی مسجد دانشگاه مقبره ای وجود دارد که دو سنگ قبر درون آن وجود دارد . روی هردو نوشته است (هر کس میخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند) .       

  ای شهیدان بزرگوار خوش به حالتان که هرشب مادر سادات را ملاقات میکنید.

 من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم / تو میروی به سلامت سلام ما برسان

اگر به زیارت این دو امامزاده ی عشق رفتید مارا هم فراموش نکنید.

ثبت نام

بسمه الله الرحمن الرحیم

به اطلاع تمامی دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا میرساند جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در نظر دارد اردوی زیارتی آموزشی قم - جمکران را در روزهای ۳-۴و۵ آبان ماه سال جاری برگزار نماید. لذا از تمامی دانشجویان دختر که خواستار شرکت در این اردو در روز مقدس عرفه می باشند در قسمت اعلام نظر(نظر دهید) همین پست با ارسال:

۱- نام و نام خانوادگی . ۲- شماره دانشجویی. ۳- رشته ی تحصیلی ۴- شماره تلفن همراه ثبت نام نمایند.

چنانچه در روند ثبت نام اینترنتی مشکلی به وجود آمد در تاریخ مقرر به دفاتر جامعه اسلامی داشجویان در دانشکده های علوم- اقتصاد-کشاورزی و مهندسی مراجعه فرمایید.

*زمان ثبت نام ۲۲ الی ۲۶ مهرماه می باشد.

*اولویت با دانشجویان ورودی ۹۱ می باشد.

*هزینه ثبت نام ۵۰۰۰ تومان می باشد.

نامه سرگشاده!

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقایان رئیس جمهور محترم و رئیس محترم مجلس

سلام علیکم و رحمه الله

رسول الله(ص):

یدالله علی الشریکین ما لم یتخاوناء.

دست خداوند بالای دو شریکی است تا آن موقع که به هم خیانت نکنند.

مستدرک الوسائل-ج13-ص449

 

پس از برچیده شدن مرزهای اصلاح طلبی و اصولگرایی و رخ دادن مجدد سنت الهی مبنی بر رونمایی چهره ی اهل صلاح و اهل فساد برای بصیران ملت، من به اشخاص روی آوردم و ازجریان ها و جبهه ها وبه اصطلاح احزاب روی گردانم.شما، دو تن از اشخاصی بودید که معیارهای رهبری برای انتخاب افراد اصلح را موجود در شخصیتتان می دیدم. اما این سنت جاودانه است که با قدرت پیدا کردن، چهره ی درونی افراد مشخص می شود .

آقای رئیس مجلس، رئیس قوه ی مققنه، نماینده ی مردم ولایتمدار؛ سکوت شما و امثال جنابعالی در برابر فتنه ی 88 فراموش ناشدنی است، ما یادمان نمی رود این سکوت در حالی بود که امام خامنه ای بارها به خواص اعلام کرده بود که موضع شفاف خود را مشخص کنند و شما آن وقت هم رئیس مجلس بودید. حافظه ی تاریخی ما فعال خواهد ماند و این را رسالت خود می بینیم که مانع فراموشی این اشتباهات از ذهن ملت شویم. آقای لاریجانی این اشتباه بزرگ تنها با توبه حقیقی پاک می شود. من پیش از انتخاب شما به عنوان ریاست بر مجلس، به نمایندگان مردم امید فراوان داشتم تا در ساختن و فراهم سازی الگوی کامل تمدن اسلامی حرکت را تسریع بخشند، اما انتخاب شما به عنوان رئیس مجلس، مرا به غاطبه ی نمایندگان بدبین کرد. آقای رئیس مجلس، لطفا بار دیگر حرف های شهید مطهری و شهید بهشتی را عمیقا مطالعه نمائید. من نمی گویم که شما پایه ی اعتقادی درستی ندارید ولی نمی دانم زمانی که سخنی را از یک سیاستمدار با اخلاق شنیدم که فرمود: هرکس پایه ی اعتقادی درستی نداشته باشد و وارد مجلس بشود درب های مجلس برای او درب های جهنم خواهد شد، بی درنگ ذهنم مرا به سمت و سوی کسانی سوق داد که در برار فتنه سکوت کرده بودند. مقایسه ی سکوت در برابر این فتنه با سکوت در برابر فتنه های اول اسلام بر عهده شما!

آقای لاریجانی! انگشت اتهام آگاهان دانشگاهی در این وضعیت ناپایدار اقتصادی به سوی شماست.کاش شما و رئیس محترم جمهور اختلافات (ان شالله سلیقه ای  نه اصولی) خود را متواضعانه و منصفانه پیش رهبر انقلاب می بردید و علنی نمی کردید.کاش!!!

آقای رئیس مجلس، موضع گیری های شما در برابر اتفاقات اخیر سوریه و ترکیه زیر ذره بین رصد می شود. ایدکم الله فی التوبه

آقای رئیس محترم جمهور؛ شخص اول اجرائی کشور؛ پس از آنکه شما برای حضور در کشور آمریکا جهت شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل متحد از آمریکا درخواست بیش از 130 ویزا کردید، یاد حرف آن معلمم افتادم که فرمود: از قدرت بترس که انسان ها را تغییر می دهد. آقای رئیس جمهور هیچکس تضمین شده نیست، و خداوند هر لحظه حتی همین لحظه امتحان می کند. این تشکل آنوقت در فتنه و انتخابات 88 در سکوت دیگر تشکل ها و سازمان ها و جریان ها و لاریجانی ها و قالیباف ها و...احساس وظیفه کرد که علنا از شخص شما به عنوان یک فرد ولایتمدار طرفداری کند. اگر تشخیص دهد که کار دیگری لازم است به وظیفه خود مبنی بر عدالت طلبی اقدام می نماید. آقای رئیس جمهور مردمی، حضرت امام خامنه ای دو وظیفه را برای مدیران ارشد تعریف کرده اند. یکی از آن ها گزینش خوب افراد برای پست ها است. گمانم منظورم را فهمیده اید. از اینکه جنابعالی در نشست مطبوعاتی اخیر از رهبر معظم انقلاب حمایت کردید بسیار ممنونم ولی چه بهتر بود که در عمل نیز به مقتدای ملت اقتدا کنید و از کارهای شبهه ناک بپرهیزید. آقای مشائی و جوانفکر که معلوم الحال اند. راستی اسم آقای جوانفکر را بردم.چه زیبا بود که همچنان که فرمودید وزیر ارشاد من در توقیف روزنامه شرق اشتباه کرد، به جای حمایت از جوانفکر می فرمودید که ایشان هم اشتباه کردند و من هم برای انتخاب ایشان به عنوان مشاور مطبوعاتی خویش اشتباه کرده بودم. آقای احمدی نژاد چرا مومن خود را در معرض اتهام قرار دهد؟ شما با مشورت بیشتر از اهل دین و اهل صلاح می توانستید معاونان، مشاوران، وزیران، مسئول دفتر و استانداران ولایتمدارتری را برگزینید. آقای رئیس جمهور وضعیت اقتصادی بد حاصل بد مدیریتی هم هست و فقط حاصل تحریم نیست. آقای رئیس جمهور معقول نبود که شما در گفت و گو های اخیر بحث انتخابات را پیش بکشید،این نقد به شما وارد است و با معذرت خواهی حل خواهد شد. فرصت ها همچون ابر در گذرند. هم اکنون چند ماه باقی است.برای تک تک ثانیه های همین چند ماه هم در آخرت از شما بازخواست خواهد شد. مسئله مهم دیگر که در سخنرانیتان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد خالی بود، مسئله بیداری اسلامی می باشد. هم اکنون آنچه تمام کفر بر آن پا می فشارد مطرح کردن ترکیه به عنوان الگویی اسلامی برای کشور های تازه به پا خواسته می باشد. به فضل الهی چهره ی دیپلماتیک موجه و اسلامی که در دولت شما مطرح شده امروز نقاب از چهره برداشته و در حال تیشه زدن به ریشه ی  مقاومت در منطقه می باشد. جناب رئیس جمهور آن زمان که دست در دست آقای اردوغان می فشردید مطلع از اسلام آمریکایی مطرح شده توسط او و حزب حاکمش بودید ، زن و بچه و مردم بی گناه سوریه ای که امروز زیر آتش توپخانه آقای اردوغان تلف مشوند چه میزان از دغده های  ذهنی شما را تشکیل داده است؟ البته از سخنرانی شما در مجمع عمومی به خوبی می توان به جواب این سوال رسید:  ان شالله که در مواضع خود در قبال سوریه موفق باشید. ایدکم الله فی الصلاح

در پایان نه به عنوان شخص حقیقی بلکه به عنوان  نماینده تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا اعلام می نمایم که این دعواها، دعواهای درون نظام و خانوادگی است و دشمن بداند که شمشیرهای ما  برای عاشورایی دیگر و حمایت از حسین زمان لحظه شماری می کند. بغض های انقلابی ما به فریاد تبدیل خواهد شد نه سکوت. استکبار بداند که پایه های کاخ کبریائی پوچش به لرزه درآمده است؛ به فضل خدا پیچ بزرگ را به سلامت پشت سر خواهیم نهاد که آینده ما را می طلبد. اسم هایمان را درشت روی سنگ های قبرمان بنویسید که آینده گان بدانند چگونه عزتمند شدند.

والسلام علی من اتبع الهدی

 

مسئول واحد سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا

خشم مقدس

به همت روابط عمومی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان کلیپ "خشم مقدس" منتشر شد.

این کلیپ را می توانید از لینک زیر مشاهده فرمایید.

خشم مقدس

علوم انسانی اسلامی

بدون شک یکی از مهم ترین ارکان رشد جوامع اسلامی، داشتن یک خط مشی تفکراتی قوی و پویا بر پایه دین مبین اسلام است. این موضوع تا جایی اهمیت دارد که میتوان از آن به عنوان قلب تپنده جامعه نام برد و آن را مقدم بر هر حرکت جمعی دانست. در این قسمت سعی ما بر این است که به بررسی و تحلیل لزوم اسلامی کردن علوم انسانی در جامعه بپردازیم.

شاید بهتر باشد که اول به این سوال جواب داده شود: چرا علوم انسانی؟

در میان همه علوم، فلسفه آن علم به عنوان یک اصل بسیار مهم و اساسی، همواره مورد توجه اندیشمندان و متفکران بوده است. یکی از بهترین دلایل برای اثبات این ادعا، شکل گیری مکاتب فکری یا به قولی همان "ایسم"های فکری فراوان در سده های اخیر بوده است. این امر تا حدی روشن و واضح است که تحولات عظیمی که این سالها در همه علوم رخ داده، مصادف با تغییر مکتب فکری و گذار از یک مکتب به مکتب دیگر بوده است. از آنجایی که فلسفه هر علمی در صدد پاسخ دادن به "چیستی" و از آن مهمتر "چرایی" آن علم میباشد، میتوان گفت که فلسفه علم، مقدم بر علم و به نوعی ملاک و معیار ارزش گذاری بر آن میباشد. از این رو اگر ما بتوانیم که پاسخ سوال "اسلام علم را چه میداند و آن را در چه جهتی ارزش گذاری میکند؟" را بدهیم، در حقیقت به بررسی فلسفه علم از دیدگاه اسلام پرداخته ایم.

مسئله دیگری که در تبیین این امر بسیار ضروری است توجه به این است که آیا اسلام را باید در یک چهارچوب قرار دارد و یا اسلام، خود باید به عنوان یک چهارچوب مطرح شود؟ به عبارت ساده تر در این زمینه خاص ما باید به بررسی مقوله "علم اسلامی" بپردازیم یا "اسلام علمی"؟

همچنین در طول بیش از سیزده قرنی که از ظهور اسلام میگذرد ما شاهد دوران طلایی شکوفایی در چند قرن ابتدایی تثبیت این دین در جوامع اسلامی و علی الخصوص ایران بوده ایم. مسلما بررسی علل این موضوع ما را در شناخت بهتر مسئله یاری خواهد کرد.

اسلام علم را برای چه میخواهد؟ بررسی مکاتب فکری و فلسفی غرب در دو قرن اخیر این موضوع را به وضوح نشان میدهد که هر مکتبی با در نظر گرفتن فقط چند بعد محدود از ابعاد فردی و اجتماعی انسان، خود را مطرح کرده است و این بدان معناست که هیچ کدام به شکل جامع و شامل دربرگیرنده همه ابعاد نبوده است. این امر زمانی واضح تر میشود که ما علل تغییرات دائمی جوامع در جهت گیری از مکتبی به مکتب دیگر را بررسی کنیم. به عنوان مثال، در طول دویست سال اخیر، جامعه جهانی شاهد ظهور و پس از مدتی افول چند مکتب فکری بوده است. اصلا شکل گیری و مقابله دو بلوک شرق و غرب برخاسته از همین زمینه های فکری بود. جالب اینجاست که اکثر این مکاتب بر پایه جهت گیریشان نام گذاری شده اند. تجربه گرایی (اکسپرینسیالیسم)، ماده گرایی (ماتریالیسم)، و... شاهدانی بر این مدعا هستند.

این مکاتب هرچه باشند یک ویژگی مشترک دارند و آن، شکل گیری بر پایه نیازهای جسمانی و مقابله با جریانهای اعتقادی است که ریشه در دین گریزی ناشی از ضعفهای کلیسا در دوران رنسانس دارد. متاسفانه این دوران مصادف با دوران رکود و ضعف فکری نشئت گرفته از سرخوردگی و شکست کشورهای اسلامی در دوران جنگهای صلیبی بود که در نتیجه آن جامعه جهانی به یک جامعه پوچ و بی آرمان تبدیل شد. مصرف گرایی و تلاش مضاعف برای کسب منفعت بیشتر، ویژگی مشترکی است که از این وقایع برخاست. این در حالی است که با بررسی دوران شکوفایی، میتوان دریافت که جوامع اسلامی در همه ابعاد پویا بودند. به عنوان مثال، مسئله کسب درآمد و یا رفاه مادی، هیچ گونه منافاتی با اعتقادات یا باورهای اخلاقی شخص نداشت. حتی یکی از مهمترین دلایل افول آن دوران نیز، وجود حاکمان مستبد و بی کفایت بود که عینا از احکام و چهارچوب های اسلامی خارج می شدند. به هر روی در چنده سده اخیر، ما شاهد پیروی فکری اکثر جوامع اسلامی از مکاتب غربی بوده ایم. این در حالی است استفاده از اسلام به عنوان یک چهارچوب، میتواند تمامی نیازهای مادی و معنوی بشریت را برطرف کند. مگر نه این است که خداوند، دین را برای هدایت بشر و خروج او از گمراهی فرستاد؟

با این مقدمه باید دریافت که اسلام دین را برای چه میخواهد. سعادت بشری همواره مورد توجه این دین بوده است. از آن جایی که هر انسانی خواسته ها و نیازهای ثابت و متغیر فراوانی دارد، خداوند پاسخ این سوالها را در  غالب دین برای بشریت فرستاد. آخرین و کاملترین دین نیز، همان اسلام است که علاوه بر پاسخگویی به همه نیازهای ثابت انسان، با توجه به انعطافی که از خود نشان میدهد، عملا ثابت کرده است که پاسخگوی همه نیازهای متغیر او نیز هست. انسان بی نهایت طلبی که میتواند پاسخ عطش خود برای جاودانگی را در دین بیاید، اکنون در دام پوچ گرایی گرفتار آمده است و دیگر آخرتی برایش وجود ندارد. پس دیگر جاودانه نیست. حال که برایش آخرتی وجود ندارد، اخلاق و عدالت نیز برایش بی معنی است. انسان عدالت جو، چگونه باید طبع خود را در این جهانی که بر پاشنه بی عدالتی نهاده شده است، سیراب کند. انسان کمال طلب و خداجویی که در ذات خود همواره معبودی را صدا میزند، اکنون یا باید بدون خدا زندگی کند، و یا باید دست به هرگونه بت پرستی مدرنی بیازد. این در حالی است که اگر یک خط فکری برنده، پویا، و البته متعالی داشته باشد، در مسیر کمال آن چنان محکم گام برمیدارد که هیچ جنبده ای را یارای همپایی با او نیست.

چگونه علوم انسانی خود را اسلامی کنیم؟ به طور قطع و یقین دو راه برای این امر وجود دارد:

1. استفاده از قرآن و سیره اهل بیت به عنوان منبع: پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیث ثقلین به این موضوع اشاره فرمودند که اگر انسان، قرآن و عترت را چراغ راه خود قرار دهد، هیچ گاه گمراه نمی شود. مسلما این حدیث شریف، مربوط به زمان و یا شرایط خاصی نمی باشد و همواره راهگشا و کارآمد است، پس اگر جامعه بتواند نیازهای خود (از جمله علوم) را بر پایه این دو منبع جامع و شامل بنا کند، مسیر هدایت را در پیش گرفته و هیچگاه از آن منحرف نمی شود. البته در طول قرن هایی که از ظهور اسلام میگذرد، این موضوع ثابت شده است. بارها و بارها پس از کشف یک مطلب علمی خاص، شاهد اطلاع این دو منبع شریف، از آن بوده ایم.

اینجا است که وظیفه خطیر دانشگاه ها و مخصوصا حوزه های علمیه آشکار میشود و این وظیفه همانا تربیت اندیشمندان و متفکرانی است که بتوانند از این منابع گرانقدر نهایت استفاده را ببرند و آنها را به کار گیرند.

2. استفاده از این منابع به عنوان بهترین سنگ محک و ارزش گذار بر علوم استخراجی از منابع دیگر: مسلما بسیاری از مطالبی که امروزه از همان منابع و مکاتب محدود و ناقص استخراج شده است، عینیت منطقی و علمی داشته و هیچ گونه منافاتی با مسائل مطرح شده در دین مبین اسلام ندارد. هدف ما این نیست که بر تمامی مسائل مطرح شده در مکاتب دیگر به کلی مهر بطلان بزنیم، بلکه ما خواهان عبور دادن آن از یک مجرا و فیلتر اسلامی هستیم. تمامی دغدغه ما، فقط داشتن یک اندیشه پویا، زایا، و التبه منتقد است.

امیدواریم که به یاری خداوند متعال، این مهم در کشور عزیزمان به عنوان یکی از پیشگامان مملکت های اسلامی به تمام تحقق یابد.

جنگ امروزی!

هر آنچه که امروز از آن به عنوان «جنگ نرم» سخن رانده می شود ثمره ی آن برای افراد مختلف برداشت های گوناگونی از موضوع نامبرده می باشد. به صورت مشخص پرداختن به موضوع جنگ نرم و درک از وقوع آن، نیازمند رسیدن تمامی افراد به یک اصل مشترک به نام مورد هجوم قرار گرفتن است. مفهومی که وضوح و روشنی آن بر هیچ کس پوشیده نیست مفهوم جنگ است. اما مسئله ای که مهمترین عامل در یک جنگ محسوب می شود، اهداف و دلیل جنگ می باشد. از ابتدای تاریخ بشریت همواره انسان هایی بوده اند که منافع خود، قدرت طلبی، شهوت رانی و شکم بارگی را مقدم بر هرگونه اظهار در مورد حق خواهی و عدالت محوری و به طور خلاصه آن چیز که خداوند متعال برای زندگی کردن برگزیده است، می دانسته و اکنون نیز می دانند. همواره در تمام تاریخ، انسان هایی بوده و هستند که میل پایان ناپذیر قدرت و حکم رانی بر بشریت، باعث عدم پذیرش پیامبران وصالحان گردیده است. تبعیت و پیروی از شیطان حاصلی به جز عدم متابعت و پیروی از دستورات خداوند و در نهایت انکار ذات مقدس باری تعالی به همراه ندارد لذا در هر دوره ی تاریخی جنگ میان حق و باطل نشان دهنده این موضوع و بیانگر نزاع همیشگی بین این دو گروه بوده است. در هر دوره ی تاریخی جنگ نامبرده متناسب با خصوصیات زمان بوده و همواره در حال تغییر و پیچیده شدن می باشد. اما در عصر حاضر که عصر زندگی صنعتی و ماشینی می باشد تکامل یافته ترین جنگ میان حقیقت اسلام و گفتمان اسلامی است که انقلاب اسلامی ایران و ثمره ی تلاش تمام پیامبران و صالحان بر روی زمین طلایه دار و پرچم دار آن می باشد در مقابل آن گفتمانیست که طلایه دار گمراهی و پوچی مردمان برای نیل به اهداف استعمارگرانه و سواری کردن بر جهل و گمراهی انسان ها در عمق توجهات به لذات دنیایی و شهوت پرستی می باشد. توجه به ابعاد مادی انسانی و زیبا جلوه کردن شهوت رانی از مهمترین فعالیت های جبهه ی شیطانی در جنگیست که امروز از آن به عنوان جنگ نرم سخن می رانیم. دامنه ی فعالیت های جبهه ی مقابل از فیلم های متعدد ضد اسلامی گرفته تا هزاران شبکه و سایت که هرروزه به صورت متحد در حال جنگیدن با حقیقت اسلام می باشند در راستای اهداف و مقاصد ضد انسانی جبهه ایست که امروز با عوض کردن نقاب و تغییر شکل اما حفظ همان اصالت های سکولار خود می باشد، لذا از زمانی که دین محصور و جدا افتاده از زندگی بشری قرار گرفت و از آنجایی که انسان توان ارائه ی برنامه برای زندگی خود را ندارد در هر دوران و زمانی اساس نظریه های انسان محور با بن بست و شکست روبه رو گردیده است نظیر آنچه که در شوروی نظاره گر آن بودیم. اما اساس آنچه که از طرف خالق انسان به عنوان برنامه ی زندگی وی به عنوان مبنا قرار میگیرد توجه به هر دو بعد جسمی و روحی در زندگی بشری است. جنگی که امروز دچار آن شده ایم سربازانی را هرروزه از میان ما به خدمت می گیرد که در اثر تبلیغات آنچه که در بعد جسمانی ملموس می باشد شیفته و فریفته ی آن می گردند. سربازان نامبرده از هر قشر و گروهی می باشند خواه استاد دانشگاه یا معلم یا دانش آموز یا وزیر یا وکیل یا هر شخص حقیقی یا حقوقی دیگری می تواند باشد. اما در مقابل این صف منظم و حساب شده ما نیازمند یک جبهه ی منظم و دقیق می باشیم که تا کنون تصویر مشخصی از آن جلوه گر نشده است. شاید برخی از نهاد های دولتی ما در خواب فرورفته باشند و در خود توانایی سازماندهی افراد خودی را نداشته باشند لکن اهداف و اساس اسلام می تواند نظم دهنده ی به جبهه ی خودی باشد. امروز نیاز به اجتماع حول یک متفکر اسلامی در هر نهاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی می تواند یکی از عامل های پیروزی قرار گیرد. این در صورتی است که رصد حرکات دشمن و استفاده از نقاط ضعف آنان برای ضربه زدن و بیداری انسان ها در سراسر جهان از ابتدایی ترین وظایف افسران جنگ نرم می باشد. اما مهمترین سوال این است که چه باید کرد؟

در مهمترین گام می باید فهم درست از اهداف و روش های جبهه معارض داشت. جبهه معارض علیرغم به روز بودن و هجمات پی در پی روزانه در فضای رسانه ای، هدف بلند مدت دارد و با یک رویکرد بردبارانه و در عین حال فعال و به روز، مسائل زیر را دنبال می کند: شکستن حرمت ها، به چالش کشیدن الگوی ذهنی جامعه انقلابی، ریزش تدریجی مخاطبین مردد، فرسایش تدریجی نیرو های خودی، با چنین مفروضی لازم نیست در برابر هر بحران رسانه ای، دستپاچه و شتابزده و دچار روز مرگی شد بلکه باید آن را به صورت حلقه ای از یک جریان دید و راهبردی برای به شکست کشاندن آن جریان و استراتژی بلند مدت معارضان داشت. جبهه ی معارض از گسل های جبهه ی خودی بیشترین استفاده را کرده و قصد فتح همه ی خاکریز های فرهنگی، رسانه ای، هنری داخل نظام به نفع خود را دارد. بسیاری از خاکریز های مدیریت فرهنگی نظام یا در خدمت جبهه معارض است یا از اقدام علیه آن منصرف است. لذا دغدغه مندی در جبهه خودی برای تشکیل یک جبهه متحد بسیار دیده می شود.

خیال های واهی

    "بیانیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سیناهمدان درمحکومیت هتاکی به پیامبر گرامی اسلام"

در دنیای مادی امروز طوفان نوح به پا شده است , ماتریالیست ها با نگاه هایشان به زندگی ارزش انسان و انسانیت را به حداقل ممکن رسانده اند و باعث شده اند که انسان با تمام موجودیتش با همان مقام اشرف مخلوقات به پست ترین مقام ممکن برسد , چشمان کور آن ها زندگی را از یک بعد می بیند آن هم بعد مادی این یعنی خارج شدن از آدمیت و تبدیل شدن به حیوانیت

با انتشار فیلمی که اخیرا منتشر شده است می خواهند بگویند که ما مسلمانان بدون شناسنامه هستیم اگر هم شناسنامه ای داریم تماما حیوانیت بوده است.

عقل های کور آن ها نمی داند که ما انسان ها با آمدن انبیاء آدمیزاد شدیم زیرا آن ها هستند که پیامی برای ما آوردند تا آگاهی باشد برای آدمیتمان

ما ساکت نخواهیم نشست , ما مسلمانان فریادمان در مقابل این هتاکی ها زمین و زمان و مهمتر از همه تن و جان و روح مستکبرین و هتاکان و حیوان صفت ها را به رعشه وا می دارد , همه ما عشقی در وجودمان شعله ور است , شعله ای که هرگز فرو نخواهد نشست و بلکه هر روز شعله ور تر از روز قبل می شود , عشق به انسان کامل , عشق به رسول خدا به محمد مصطفی (ص) ,اگر کسی را ستایش کردیم و می کنیم و خواهیم کرد بی دلیل نبوده کسی ست که حقیقتا ستودنی ست , محمد یعنی ستوده , کسی که نقطه اوجی ست در مقام خلافت انسانی , نقطه ای که احدی نتوانسته است به آن دست یابد , اوست که هم اکنون هم هدایتش با قرآن و سیره اش و سخنانش ادامه دارد و هنوز هم نقطه عطفی است برای زندگی بشریت , نقطه ای که انسان را به سمت رسیدن به اوج هدایت می کند , اوست الگوی یک انسان کامل , هیچ کدام از این هتاکی ها نخواهد توانست ما را از ادامه راه باز دارد

آمریکای شیطان صفت ماری است که با این سم های زهر آلودش می خواهد مسلمانان را تضعیف کند اما نمی داند ما تضعیف نخواهیم شد بلکه عمل آن ها بی پاسخ نخواهد ماند و به آن ها می گوییم که منتظر پاسخی از طرف الله باشند و ما هم با اطاعت از ولایت الله و با فرمانبرداری از ولی فقیه مان با آن ها تا آخرین نفسمان مبارزه خواهیم کرد.

برگه امتحانی

آدم دلش می سوزد برای آنهایی که یک عمر است دارند زور می زنند و هنوز دو دوتایشان می شود چهارتا.

آنها که اگر خیلی سنگ روی سنگ بنا کنند ساخته شان می شود آسمان خراشی که با همه ی توانش توانسته خراشی باشد بر عظمت آسمان.

خیلی که دقیق زمانشان را مدیریت می کنند سر 70 سالگی ریق رحمت را سر می کشند.

خیلی که خوب پیشرفت می کنند بمب اتم میسازند و خیلی که دقیق اتم ها را تجزیه می کنند به الکترون هایی می رسند که یک عمر است دارند دور خودشان می چرخند.

اما!اما تو نخبه ی شیعه ای!

برادر!خواهر!اگر از تو پرسیدند دو دوتا بگو حداقلش چهارتا.

اگر پرسیدند «17 بزگتر است یا 1000» بگو: 17.همان هفدهی که در خط شیر جنوب کارون یک لشکر عراقی را معطل خودش کرد.

اگر در کلاس زیست شناسی از تو پرسیدند« 4روز تشنگی چه بلایی سر متابولیسم بدن انسان می آورد؟»بگو:مردانگی، غیرت و رشادت را افزایش می دهد و گردان حنظله را هم به عنوان مثال در برگه ی امتحانی ات بنویس.

اگر گفتند «اتم از چه چیز تشکیل شده؟»بگو:از الکترون هایی که دیوانه وار و عاشقانه به دور همه ی هستی شان می چرخند و ینویس ما آن الکترون هایی هستیم که به دور ولی فقیه مان می چرخیم.

اگر گفتند «جامد را تعریف کن» بگو:جامدات همان خواص بی بصیرت هستند که در اوج فتنه ها فوقش می توانند فقط در جای خودشان بلغزند.

اگر گفتند پس «مایع چیست» بگو:مایعات همان بادمجان دور قاب چینان نان به نرخ روز خوری هستند که به شکل ظرفشان در می آیند.

اگر گفتند «دایره چیست» یک وقت نگویی مجموع نقاطی که از یک نقطه به یک اندازه فاصله دارند،بگو: دایره مجموع نقاطی است که این دهر بی ارزش هرچقدر مکر کرده است نتوانسته بیشتر از این آنها را از مرکز خود دور کند. و بگو: ما آن نقطه هایی هستیم که با وجود همه ی فساد و تمایلات نفسانی و تهاجم فرهنگی هنوز فاصله مان با مرکز عالم زیاد نشده است.

اگر پرسیدند «فرض کنید یک نفر با پای پیاده به سمت مشهد برود و دیگری با بنز آخرین سیستم کدام یک زودتر می رسد؟»بگو: هیچ کدام.

بگو آن کسی زودتر می رسد که سوار بر مرکب شهادت باشد و راه هزار ساله را یکشبه بپیماید.

اگر در امتحان هنر گفتند «هنر را در یک جمله تعریف کنید و مثال بزنید» بگو شهادت هنر مردان خداست و برای مثال بنویس همت و باکری که هیچ زمین و خانه و ماشین و ویلایی به نامشان نیست جز اسم کوچه و خیابان ما.

اگر گفتند «از انتگرال چه استفاده ای می شود؟»بگو از انتگرال نه برای محاسبه ی مساحت که برای محاسبه ی عمق زیر منحنی استفاده می شود و توضیح بده بعضی افراد زندگی شان یک خط راست نیست،بالا و پایین دارد و منحنی است. ازانتگرال برای این استفاده می شود که عمق زندگی گنده لات تهران که به فرماندهی گردان دفاع مقدس تبدیل شده است ومحاسبه شود.

اگر در امتحان جغرافی پرسیدند «کوفه کجاست؟» بگو: کوفه جا نیست،کوفه زمان است.کوفه سیاهچال تاریخ است که دنیا پرستان آلوده در آن خواهند پوسید بنویس ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند.

و در آخر اگر گفتند «روش تهیه ی انقلاب جهانی اسلام را بنویس» بگو: یک جو معرفت را در ظرفی ریخته و یک قطره اشک بر مصیبت کربلا را به آن اضافه می کنیم.بعد آن را روی حرارت عشق امام حسین(ع)که تا قیامت در دل هاست حرارت می دهیم تا خوب گر بگیرد.سپس یک اقیانوس نفرت از دشمنان اهل بیت به آن اضافه کرده و می گذاریم تا 1400 سال بگذرد تا حسابی جا بیفتد.در آخر آن را در برابر نفس حق نایب امام زمان قرار می دهیم تا قوام بیاید.حالا خروش لازم برای انقلاب جهانی اسلامی آماده است.

ما عهد بسته هستیم در عرصه ولایت ما ایستاده هستیم تا لحظه ی شهادت

دشمن ما بداند ما مردمان جنگیم با هر سلاحی آید می جنگیم تا قیامت

 

قلاده های طلا

یک نکته ای که در فتنه 88 به وضوح دیده می شد و مقام معظم رهبری هم بارها به آن اشاره فرمودند حضور دست های خارجی در فتنه 88 و مشخص شدن نحوه دخالت بیگانگان در آینده نزدیک و پس از خوابیدن غبار فتنه است که در این دوسال گذشته اعتراف هایی را از سوی بیگانگان در این خصوص را شاهد بودیم و نقش انگلستان در این بین و سرویس های جاسوسی بریتانیا بسیار پررنگ بود که این نکته در فیلم قلاده های طلا به خوبی نشان داده شده است

فیلم «قلاده‌های طلا» با وجود طرح مشکلات به هیچ وجه سیاه‌نمایی انجام نمی‌دهد این فیلم اقتدار نظام اسلامی را با افتخار مطرح کرد و برای اولین‌بار دشمن در این فیلم دیده شد و جوانان دیدند که کشورمان واقعا دشمن دارد.قلاده‌های طلا غضب دشمن را برانگیخت و به همین دلیل دشمنان آن را تحریم کردند. باید بگوییم جوانان و مردم باید درباره هر فیلمی که دشمنان آن را تحریم نکردند تامل کنند.در قضایای هشت ماه فتنه تمام صحنه سیاسی از مرحله آشوب به اغتشاش ارتقا پیدا نکرد دشمنان تلاش می‌کردند از طرفین شهید بگیرند تا کشته‌سازی کنند و تلاش کردند با قتل افرادی مانند ندا آقا سلطان القا کنند که هر روز در شهر تهران افراد زیادی کشته می‌شوند.نکته بسیار عجیب این فیلم که از نقاط مثبت فیلم به حساب می آید نفوذ بسیار هوشمندانه کارگردان به محیط سازمان اطلاعات و مطرح کردن برخی مسایلی است که تا چند سال قبل جزء خط قرمز های سینما به حساب می آمد.بازسازی فضای اغتشاشات و تحرکات خیابانی و صحنه های اکشنی که در فیلم نشان داده شد، شاهکاری بود که شاید نظیرش را در سینمای ایران نتوان پیدا کرد. به قدری این صحنه ها زیبا بازسازی شده بودند که همه مخاطبین را تحت تأثیر قرار می داد.

 

ادامه نوشته

پیچ تاریخی

«آنچه که من به شما جوانان عزیز و فرزندان خودم عرض میکنم،این است که بدانید تاریخ جهان،تاریخ بشریت،بر سر یک پیچ بزرگ تاریخی است.»

تحلیل این جمله چه می تواند باشد؟آیاهر سهل انگاری باعث سقوط یا انحراف از مسیر نخواهد شد؟وظیفه ما در قبال این موضوع چه می تواند باشد؟نقش رسانه ها درتبیین سخنان رهبری چقدر مهم است؟

پیچی که رهبری عزیز از آن تعبیر کرده منحصر به سقوط چند نظام دیکتاتور عربی وابسته به غرب نیست بلکه منظور از این پیچ وقوع تغییرات در تمدنهای غربی نیز هست

خیزش های اسلامی مردم منطقه وضعیتی استراتژیکی را برای آینده جبهه مقاومت بوجود آورده است. وضعیتی که پیش بینی آن مدتی قبل تر توسط امام خامنه ای صورت گرفته بود وایشان نوید چنین روزهایی را به امت اسلامی ایران داده بودند.
در واقع، "پیچ تاریخی" فعلی که در آن قرار داریم و بروز پدیده بیداری در جهان، آینده ای مافوق تصور رابه ارمغان خواهد آورد.


ایران به عنوان یک کشور منادی عدالت و آزادی ملتها و همچنین پرچم دار مبارزه با استعمار گری و سلطه جویی صهیونیستها می بایست خود را برای آغاز یک دوره تاریخی جدید که در آن اراده ملتها خود را بر خواست قدرتهای زورگو تحمیل خواهد کرد، آماده نماید

یکی از اجزای موثر در انقلاب اسلامی ایران که بارها نقش آن مورد تاکید رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نیز قرار گرفته است "جنبش اصیل دانشجویی"است. همان جنبشی که رویش های اصیل انقلاب از این قشر بوده است و لذا باید بررسی کرد که نقش این جنبش در بیداری اسلامی و پیچ تاریخی پیش روی چیست و در ادامه نیز چه وظایفی بر عهده آن است؟
حفظ شأنیت الگو بودن انقلاب اسلامی
به نظر می رسد حفظ شأنیت الگو بودن انقلاب اسلامی یکی از مهمترین وظایف جنبش اصیل دانشجویی در روند بیداری اسلامی و پیچ تاریخی کنونی است
در این برهه از زمان هر حرکتی و یا هر سستی از جانب دانشجویان انقلابی می تواند این جایگاه را تضعیف کند و یا ارتقا دهد.
دیپلماسی فعال دانشجویی
جنبش اصیل دانشجویی بعنوان حلقه اتصال بین مردم و مسئولین جایگاه بسیار بالایی در جامعه ایران دارد ضمن آنکه یکی از ملزومات حمایت از بیداری اسلامی در کشورهای منطقه تبیین اهمیت این تحولات در بین جامعه اسلامی ایران است.
گسترش فهم این مطلب که حمایت نظام اسلامی از این خیزش ها چه تاثیری در روند صعودی انقلاب اسلامی ایران دارد و چه اهمیتی بر امنیت ملی ایران و حمایت از خاک وطن دارد، می تواند یکی از مهمترین فتنه های آمریکا را در داخل خنثی کند.

آن چیزی که جنبش اصیل دانشجویی باید در نظر داشته باشد تبیین الگوی ایرانی اسلامی برای بخش های دانشگاهی و نظریه پرداز انقلاب ها در کشورهای خیزش کرده می باشد.

قرار گرفتن جنبش اصیل دانشجویی در وضعیت بدر و خیبر
در طول این سالیان، جنبش اصیل دانشجویی عمده فعالیت های خود را معطوف به فضای داخلی کشور قرار داده بود و حوزه های بین الملی را برای خود متصور نبوده است. اکنون که در پیچ تاریخی قرار گرفته ایم جنبش اصیل دانشجویی با توجه به وضعیت جدید بایستی خود را بازیابی کند.
جنبش دانشجویی باید بتواند همان احساس وظیفه را که در اوان انقلاب اسلامی از آن برخوردار بود، در بیداری اسلامی نیز احساس کند و با رویکردی تکلیفی به وظیفه خود در این پیچ بزرگ تاریخی عمل کند.

و اما نقش رسانه ها:

وظایف رسانه ها در قبال سخنان رهبری آنجایی مضاعف می شود که تاثیر  هر رسانه ای خواه مکتوب یا مجازی ،دولتی  یا خصوصی باید بتواند شرایط را تحلیل کرده و تقارن بین موضوعات را دریابد.و یک روند کلی را پیش روی افراد قرار دهد تاپروسه پیشرفت فکری وفرهنگی را تسریع بخشد

 به نظر میرسد در سال تولید ملی رسانه های داخلی باید اندیشه های ناب انقلابی را که دنیا را متحیر و متحول نمود با زبان مخاطبان متنوع بازگو نماید. این همان تولید ملی در عرصه رسانه ها است. نیازی به تولید اندیشه نیست. همان اندیشه های اسلامی – انقلابی که در دوره رهبری حضرت امام خمینی (ره) تولید و در عصر زعامت رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای ادامه یافت کافی است

 ایجاد ائتلاف، اتحاد و هم پیمانی های رسانه ای با رسانه های همسوی جهانی شاید ماموریت بعدی جامعه رسانه ای کشور برای تقویت حضور در عرصه رویدادهای جهانی جهت زمینه سازی برای گذر از پیچ بزرگ تاریخی و ورود به دوره تمدنی جدید باشد

نظامی که با تکیه بر تعالیم قرانی برای مدیریت جهان برنامه ریزی می کند باید در همه حوزه ها حرفی برای گفتن داشته باشد. حوزه های اقتصادی که تکلیفش با نامگذاری سال 91 توسط مقام معظم رهبری به نام سال " تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی" مشخص است و  حوزه فرهنگ و در ذیل آن دنیای رسانه ها اعم از دیداری ، شنیداری و نوشتاری برای گذر از این پیچ تاریخی وظایف و بعضا تکالیف شرعی دارند. هر کس به سهم خود و در هر عرصه ای که هست باید شرایط را درک کرده و مقدمات عبور از این برهه تاریخی را فراهم کند تا روزی بتوانیم  شاهد پیوستن این انقلاب به انقلاب موعود باشیم  

آدرس پایگاه اطلاع رسانی

 

آدرس پایگاه اطلاع رسانی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان  www.jadbasu.org میباشد.

 

به دلیل اینکه طراحی این پایگاه هم اکنون در حال انجام می باشد از کلیه دوستان تقاضا میگردد پیشنهادات و نظرات خود را به منظور طراحی و کارایی بهتر حد اکثر تا تاریخ 89/7/10 به آدرس jadh.basu@gmail.com ارسال نمایند.

 

وب گاه اطلاع رسانی

بدینوسیله به اطلاع تمامی بازدید کنندگان گرامی می رساند

 پایگاه اطلاع رسانی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه

بوعلی سینا همدان در حال آماده سازی می باشد.

سخنرانی دهه فاطمیه دانشکده ادبیات

تئاتر دانه های انار

مراسم تعزیه و مرثیه سرایی دهه فاطمیه

نشریه جاده شماره 12 سال پنجم

نشریه  شماره 12 جاده در سال تحصلیلی ۸۹-۸۸ منتشر شد.

در این شماره می خوانید:

۱-    مسجد بزرگ دانشگاه  و شرکاء

۲-   بازديد سرزده شيخ الرئيس بوعلي سينا از دانشگاهي كه به نامش متبرك شده است.

۳-  نگاهي گذرا به نظريه ولايت فقيه (قسمت نهم)

 ۴-  اخباردانشگاه  

 ۵-   انعکاس

نشریه جاده شماره 11 جاده سال پنجم

نشریه  شماره 11 جاده در سال تحصلیلی ۸۹-۸۸ منتشر شد.

در این شماره می خوانید:

۱-   سکان قوه قضاییه به کدام سمت ؟

۲-   آنفولانزای فرهنگی

۳-  نگاهي گذرا به نظريه ولايت فقيه (قسمت هشتم)

 ۴-   بالاخره لابي گري تا كي ؟!؟

۵- بازدید از نمایشگاه بین المللی کتاب هدفمند تر می شود

۶- ستون انعکاس